بسيج فرهنگي و فرهنگ بسيجي
مدت زيادي است كه از تهاجم فرهنگي استكبار عليه نظام جمهوري اسلامي ايران مي گذرد و انقلاب اسلامي مراحل مختلفي را در اين مسير دشوار پشت سرگذاشته شده است.
مدتها پيش و بلافاصله پس از اتمام جنگ و ايام دفاع مقدس، مقام معظم رهبري هشدارهاي لازم را شروع كرده بودند: تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي، ناتوي فرهنگي و بالاخره جنگ نرم.
البته اين هشدارها به دنبال فرمايشات حضرت امام (ره) در اين خصوص مطرح شده بود.
شايد يادمان باشد كه در آخرين پيام، حضرت امام خميني (ره) به مناسبت هفته بسيج در سال 67 فرموده بودند: "اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد، چشم طمع ابر قدرتها از آن كشور دور خواهد شد، والا هر لحظه بايد منتظر حادثه بود".
حضرت امام (ره) در آن پيام، اولين هشدار و اعلام خطر را نموده بودند، ايشان فرموده بودند كه جنگ بعدي ما يعني بعد از دفاع مقدس، جنگ تفكرهاست، تفكري كه فرهنگساز است.
يعني مردم عزيز ايران و مسلمانان جهان آماده باشيد كه بعد از اين جنگ سخت، از اين لحظه بايد تفكرها را حفاظت كرد.
تفكري كه در فرهنگ غني اسلام، يك ساعتش از 70 سال عبادت بالاتر است؛ چرا كه فرهنگساز است و فرهنگ هر كشوري از نوع تفكر و مبناي فكري آن نشأت گرفته و ميگيرد.
بعد از اين مرحله بود كه جانشين خلف حضرت امام (ره) هشدارهاي جدي خود را شروع كرده و تا جايي رسيد كه فرمودند: "جنگ نرم جدي است".
بله، جنگ تفكرها و فرهنگها از آنجا كه باورها، ارزشها، اعتقادات و همه داشتههاي ارزشي ملت را نشانه رفته و همچنين از بستر نفس انسان هم عبور كرده و تأثير مي گذارد، ميتواند مصداق جهاد اكبر باشد.
همه ميدانيم كه يكي از دلايل اصلي پيروزي ما در جنگ سخت و جهاد اصغر، پيروي بيچون و چرا از ولايت و تجمع حول فرمايشات رهبري و حضرت امام (ره) بود.
با اين فرض كه روز بروز تأثيرات جنگ نرم را در بين اجتماع خود شاهديم و بعضاً اين احساس ميشود كه دشمنان ما در يك راهبرد گام به گام در حال جلو آمدن هستند و بسيار جدي در اين ميدان وارد شدهاند، بايد ديد كه آيا ديدگاه ما در اين جنگ نيز مانند زمان جنگ سخت حول محور ولايت است يا خير.
آيا همه دستگاههاي فرهنگي و حتي غيرفرهنگي كشور بعد از اين فرمايشات مقام معظم رهبري كه جنگ نرم جدي است، استراتژي خود را در مقابله با اين جنگ، بر اساس ديدگاههاي ايشان مشخص كردهاند؟
آيا شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان عاليترين مرجع سياستگذاري فرهنگ كشور، پس از فرمايش امام خامنهاي و تعيين راهبرد كلان توسط معظم له و تنظيم چشمانداز 1404، مهندسي فرهنگي كشور را تهيه و براي اجرا عملياتي نموده است يا خير؟
آيا تمام نهادها و سازمانهاي فرهنگي كشور، با يك اتفاق نظر واحد، در جهت تجميع نظرات و امكانات، براي تعيين جايگاه خود در سنگر جنگ نرم برآمدهاند؟ اينها سئوالات جدي است كه بايد پاسخ آنها را مشخص كرد.
از آنجا كه جوانان نوك پيكان حملات جنگ نرم دشمن هستند: آيا وزارت مربوطه به جوانان برنامهريزي لازم را جهت مصونيت بخشي آنان در مقابل اين هجمه سنگين كرده است؟
و از آنجا كه جنگ نرم داراي شقوق مختلفي است: آيا حواس ما به جنبههاي فرهنگي در جنگ اقتصادي، جنگ سياسي، اجتماعي و در يك كلام جنگ چندبعدي دشمن هست يا خير؟
آيا بعد از گذشت 33 سال از انقلاب اسلامي و قطعي شدن جنگ نرم دشمن و ناتوي فرهنگي، هنوز هم فكر ميكنيم اقتصاد، توسعه سياسي، عدالتِ صِرف، سازندگي و ... اصل است؟
آيا با اينكه ميدانيم بنابر فرمايش صريح حضرت امام خميني (ره) تفكر بسيجي ضامن بقاي انقلاب اسلامي و مصونيتبخش در همه ابعاد هجمه دشمن خصوصاً در عرصه فرهنگي است، برنامهريزي لازم را در جهت تشكيل، توسعه و حفظ تفكر بسيجي در كليه آحاد مردم عزيزمان كردهايم؟
البته نگارنده در صدد جواب به سوالات فوق نبوده و نيستم و از طرح اين سئوالات، روشنشدن ذهن مردم عزيز و مسئولين مربوطه است چرا كه متأسفانه با اين همه واضحات، هنوز بعضي از مسئولين تأثيرگذار در كشور كه تصميمات آنها ميتواند موازنه را به نفع نظام تغيير دهد، جنگ نرم و جنگ فرهنگي را جدي نميدانند.
و اين زاويه از فرمايشات مقام معظم رهبري كه قطعاً از روي غفلت صورت پذيرفته است، وضعيت فرهنگي و اجتماعي ما را در معرض خطر قرار داده است.
شايد به دليل همين غفلت است كه بعضاً وضعيت ظاهري اجتماعي را در شأن نظام اسلامي نميبينيم.
شايد به جهت همين غفلتها باشد كه مقام معظم رهبري از وضعيت سبك زندگي مردم كه ميبايست كاملاً مبتني بر شرع مقدس و فرهنگ اصيل اسلامي باشد گلايه ميكنند و چيزهايي در زندگي ما اصل ميشود كه نه در شرع و نه در فرهنگ ما جايي ندارند.
و شايد، شايد، و هزاران شايد ديگر؛
همه بايد بدانيم كه آنچه ما را سربلند از جنگ سخت بيرون آورد، تجميع تمامي امكانات اعم از سختافزاري و نرمافزاري، تجميع ارادهها و خواست همه مردم و مسئولين بر پيروزي در جنگ سخت و تبعيت محض و بيچون و چرا از فرامين حضرت امام (ره) در هدايت جنگ سخت بود.
ايشان فرموده بودند "جنگ در رأس امور است" و اين راهبرد، اولويت همه مردم و مسئولان بود.
اكنون وقتي مولاي ما ميفرمايند؛ "جنگ نرم جدي است" و از بعضي تبعات آن گلايه ميكنند، همگان و خصوصاً مسئولان تأثيرگذار، علما، اهل تريبون و در يك كلام خواص بايد بدانند كه ديگر جايي براي اظهار نظرات متفاوت باقي نميماند و وقت آن رسيده كه تمامي امكانات كشور و خصوصاً امكانات فرهنگي بسيج شوند.
به عبارتي بايد بسيج فرهنگي در كشور به وجود آيد تا بتوان در مقابل ناتو و جنگ فرهنگي دشمن موفق بود.
اينجا مملكت و كشور ولايت فقيه است و حكومت اسلامي، همه بايد حول همين محور باشند و به پيش بروند.
شرايط فعلي، شرايطي بسيار مناسب است:
منابع فرهنگي غني، مردمي آماده، رهبري فرزانه و حكيم، امكاناتي بسيار مناسب و ... و فقط ميماند همتي والا كه بايد در مسئولين تأثيرگذار ظهور كند.
مسئولان نظام بايد هشيارتر از هميشه به بسيج فرهنگي بپردازند و از آنجا كه از محتواي سخنان حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري بر ميآيد كه تفكر بسيجي همان فرهنگ اسلام ناب محمدي است، بنابراين بايد بسيج فرهنگي حول محور فرهنگ بسيجي شكل بگيرد.
و اگر اين رويداد مبارك رخ دهد مانند ايام دفاع مقدس همه ما مزه پيروزي را همچون گذشته خواهيم چشيد، هر چند كه ميدانيم دشمن ما ضعيف است و به فرموده مقام معظم رهبري آنها ضعيفتر و كوچكتر از آنند كه ما و ملت ما را به زانو در آورند ولي صحنه، صحنه امتحان است كه بايد همه ما از آن سربلند بيرون آييم.
انشاء الله.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.